دانشکده هنر و معماری، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران ، mahdavinejad@modares.ac.ir
چکیده: (5466 مشاهده)
اهداف: آسیبشناسی صورتگرفته نشان میدهد که روشهای متداول آموزش، در عمل نتوانستهاند در انتقال مفاهیم کاهش مصرف انرژی موفق باشند. بنابراین این پژوهش با استفاده از دستگاه فکری "نظریه معماری سرآمد"، به تبیین ویژگیهای رویکرد طراحی- مبنا به مصرف هوشمندانه انرژی و تاثیر آن بر افزایش بازدهی آموزش طراحی معماری میپردازد.
روشها: پژوهش از طریق پرسشنامههای بسته، بهصورت خوداظهاری با مشارکت 20 استاد و 85 دانشآموخته کارشناسی ارشد معماری، سئوال میکند که مخاطب با مباحث "فیزیک ساختمان" و بهرهوری در مصرف انرژی چه میزان آشنایی دارد و مخاطب تا چه اندازه آموزشهای دانشگاهی مربوط را کاربردی میداند.
یافتهها: نتایج پرسشنامه گویای آن است که آموزشهای موجود در دانشگاههای برتر کشور براساس مدل اطلاعات- مبنا (و نه طراحی- مبنا) اجرا میشوند و در نتیجه توسط مخاطب "غیرکاربردی" ارزیابی میشوند.
نتیجهگیری: نظریه معماری سرآمد استفاده از الگوهای "طراحی- مبنا" در کاهش مصرف انرژی را در "آموزش طراحی معماری" و تغییر دیدگاه برای جایگزینکردن تربیت ابرمعمارِ "احساساتی- فرمالیست" (روشهای متعارف)، با تربیت یک معمار آشنا به استفاده از فناوریهای روزآمد را پیشنهاد میدهد. مهمترین موضوعات برای تحقق این نظریه در آموزش معماری عبارتند از: حرکت از "دانش ضمنی" به "یادگیری عمیق"، از "دادههای یکه" به "ابردادهها"، از "روشهای متعارف کنترل و نظارت" به "اینترنت اشیا"، و از نظام قدیمی "نقشهکشی ساختمان" به "مدلسازی دادهای ساخت".
نوع مقاله:
پژوهشی اصیل |
موضوع مقاله:
معماری کارا دریافت: 1399/1/2 | پذیرش: 1399/4/5 | انتشار: 1399/6/30