جستجو در مقالات منتشر شده


۱۹۰ نتیجه برای سازه


دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده

در این مقاله به بررسی  پارامترهای نحوی نظام مطابقه/حالت در منتخبی از زبانهای شمال غربی ایران از جمله تاتی، تالشی و وفسی می‌پردازیم. بیکر (۲۰۰۸)  نشان می‌دهدکه ارتباط تنگاتنگ میان مطابقه و حالت که چامسکی (۲۰۰۰)  آنرا در قالب فرآیند تطابق  صورت بندی کرده است یک امر پارامتری است و در همه زبانها  مطابقه به حالت ساختاری اسم  وابسته نیست. وی در این راستا به وجود دو پارامتر یعنی پارامتر (۱) جهت مدار که اساس آن شرط تسلط سازه‌ای است و پارامتر (۲) حالت- وابسته یا همان فرایند تطابق قائل می‌گردد و معتقد است که این فرآیند تطابق یا پارامتر (۲)  تنها یک پارامتر از مطابقه در دستور جهانی می‌باشد نه یک اصل. همچنین در یک زبان تمام هسته‌های نقشی در صورت مطابقه با گروه اسمی به صورتی همگن تابعی از پارامتر تثبیت شده در آن زبان هستند. در این مقاله  چگونگی تثبیت دو  پارامتر مذکور در هسته‌های نقشی زمان (T)، متمم نما (C) ، حروف تعریف (D)  و افعال کمکی (AUX) ارزیابی شده است. نتایج نشان می‌دهد که در زبانهای ایرانی مورد وصف هسته نقشی زمان (T) در مطابقه فاعلی تابع پارامتر حالت - وابسته است و در این رابطه پارامتر جهت مدار  و شرط تسلط سازه‌ای نقش آفرین نیست و نیز سایر هسته های نقشی به صورت همگنی تابع پارامتر حالت-وابسته هستند. روش گردآوری داده ها به صورت کتابخانه‌ای و مصاحبه با سه گویشور بومی زبان بوده است.

دوره ۰، شماره ۰ - ( ۶-۱۴۰۳ )
چکیده

فرکانس امواج زلزله متغیر بوده و مقدار سختی فنرها و میرایی میراگرهای متصل به تکیه­گاه­های سازه تابع فرکانس بارگذای است. برای حل مدل­های عددی در حوزه زمان در جهت رفع این مشکل، می­توان از یک فرکانس هدف جهت ثابت ماندن مقادیر سختی و میرایی استفاده نمود. در روش زیرسازه ارائه شده در پژوهش حاضر، فرکانس هدف بهینه آن فرکانسی است که نزدیک­ترین پاسخ­ها را نسبت به مدل سه بعدی غیرخطی صحت­سنجی شده در روش مستقیم ارائه می­دهد. این مطالعه یک مدل عددی سه­بعدی را برای تحلیل پاسخ لرزه­ای سیستم خاک-فونداسیون-سازه مدفون در خاک ماسه­ای (با دانسیته نسبی مختلف) با رفتار الاستیک ارائه می­کند. این مدل قادر است تأثیرات ناهمگنی خاک (تغییرات افزایشی پیوسته مدول برشی در عمق با استفاده از مدل توانی سازگار با مدل رفتاری HSsmall) را لحاظ کرده و با تعیین یک فرکانس هدف بهینه با روش پرکاربرد زیرسازه ادغام گردد. پس از صحت­سنجی مدل پیشنهادی، برای تعیین فرکانس هدف، پاسخ سازه (پل به عنوان مطالعه موردی) به ازای پنج فرکانس اصلی خاک (Case ۱)، فرکانس اصلی سازه (Case ۲)، فرکانس اصلی سیستم خاک-سازه (Case ۳)، فرکانس اصلی سازه با تکیه­گاه فنری (Case ۴) و  فرکانس اصلی سیستم با پای صلب و سختی اصلاح شده (Case ۵) با استفاده از نرم­افزار Matlab محاسبه و با یکدیگر مقایسه شدند. مقایسه امپدانس (سختی و میرایی دینامیکی) شالوده­های واقع بر خاک همگن و ناهمگن و همچنین بررسی پاسخ سازه در دو حالت مذکور از دیگر اهداف این تحقیق است. نتایج نشان داد که در تحلیل زیرسازه تحت زلزله­های سطح بهره­برداری، برای تعیین فرکانس هدف مناسب استفاده از Case ۴ و Case ۵ ضمن ارائه روشی کاربردی پاسخ­های واقع­بینانه­تری ارائه می­دهند.

دوره ۰، شماره ۰ - ( ۶-۱۴۰۳ )
چکیده

مطالعات اخیر نشان می دهند که، اثرات تغییرات اقلیم بر زیرساخت‌ها و سازه‌های شهری به یکی از بزرگ‌ترین چالش‌های مهندسان تبدیل شده است .در این مطالعه، به بررسی عملکرد یک سازه‌ی دارای نامنظمی هندسی در پلان، در برابر اثرات تغییر اقلیم با تمرکز بر بارگذاری باد با سه شرایط مختلف افزایش سرعت باد شامل: ۱- کم، ۲- متوسط و ۳- شدید پرداخته شده است و به منظور کاهش اثرات منفی این تغییرات بر عملکرد لرزه‌ای سازه، از میراگر سیال مغناطیسی استفاده شده است. برای اضافه کردن میراگر به معادلات دینامیکی سازه روش بوک ون اصلاح شده به کار برده شده‌است و برای مدل‌سازی سازه، سقف تمام طبقات صلب در نظر گرفته شدند.
نتایج نشان می‌دهند که افزایش کم در سرعت باد به طور میانگین منجر به افزایش  ۳۵درصدی، افزایش متوسط منجر به افزایش بیش از ۶۰ درصدی و افزایش شدید در سرعت باد نیز منجر به افزایش بیش از ۱۰۰ درصدی در حداکثر پاسخ  جابه‌جایی، دریفت و برش پایه ‌می‌شود. با افزودن میراگر سیال مغناطیسی به منظور بهبود اثرات منفی افزایش سرعت باد بر عملکرد لرزه‌ای سازه، این میراگر توانست میزان حداکثر پاسخ جابه‌جایی، دریفت و برش پایه طبقه سازه را به ترتیب تا ۱۶،  ۴۰و ۳۸ درصد کاهش دهد. به‌علاوه، این میراگر علاوه بر طبقه‌ای که در آن قرار داشت، تأثیر مثبتی نیز بر روی پاسخ لرزه‌ای طبقه بام داشت و در هر سه سناریو تغییراقلیم توانست عملکرد موثر خود را حفظ کند. در نهایت، می‌توان گفت برای جلوگیری از آسیب‌های ناشی از تغییراقلیم، استفاده از میراگر سیال مغناطیسی می تواند تاثیر به‌سزایی داشته باشد و تاب‌آوری سازه‌ها را در برابر شرایط نامساعد آب‌و هوایی افزایش دهد.
 

دوره ۱، شماره ۱ - ( ۹-۱۳۹۶ )
چکیده

در سال­های اخیر، تهیه سازه­های لیفی ایروژلی منعطف، مستحکم و دوست­دار محیط­زیست، مورد توجه محققان قرار گرفته است. در تحقیق حاضر، سازه لیفی جدید سیلیکاایروژل/الیاف بازالت برای اولین بار با استفاده از الیاف بازالت و نانوساختار سیلیکاایروژل بر اساس فرآیند سل-ژل دومرحله­ای و روش خشک­کردن در فشار محیط و با غوطه­ورسازی لایه­ی الیاف بازالت در سل سیلیکا تهیه شد. ذرات نانوساختار سیلیکاایروژل با استفاده از آزمون­های میکروسکوپ الکترونی روبشی میدان وسیع (FE-SEM) و جذب و واجذب نیتروژن، شناسایی و گروه­های شیمیایی، خواص آب­گریزی و زبری سطح الیاف بازالت و سازه با استفاده از آزمون­های مختلف شامل آزمون­ طیف سنجی مادون قرمز (FTIR)، زاویه تماس و زبری سطح بررسی شد. نتایج نشان دادکه ذرات نانوساختار سیلیکاایروژل حاصل، چگالی g/cm۳ ۳۴/۰، تخلخل ۸۵% و سطح مخصوص m۲/g ۷۵۰ دارند. اندازه حفرات در محدوده ۲-۲۲ نانومتر بوده و میانگین آن­ها ۵/۱±۷ نانومتر است. بررسی ریخت­شناسی الیاف و سازه حاصل نشان داد که تشکیل ذرات نانوساختار سیلیکاایروژل و پوشش آن­ها بر سطح الیاف بازالت در اثر فرایند سنتز سل-ژل به­طور موثری صورت گرفته و منجر به ایجاد خواص آب­گریزی شدید در الیاف بازالت آب­دوست شده است. به­طوری­که زاویه تماس الیاف بازالت با آب از ۰ درجه به ۱۱۴ درجه در سازه حاصل افزایش پیدا کرد. همچنین زبری سطح الیاف بازالت در اثر پوشش­دهی با سیلیکاایروژل، به میزان قابل­ملاحظه­ای افزایش یافته و افزایش حجم سل در تهیه سازه حاصل منجر به پوشش­دهی بیشتر سطح الیاف بازالت با ذرات سیلیکاایروژل شده و بنابراین افزایش زبری سطح الیاف از ۶/۳ به ۱۱ میکرومتر را درپی داشت. 

دوره ۱، شماره ۴ - ( ۹-۱۳۹۰ )
چکیده

هدف این پژوهش ارائه مدلی مبتنی بر سیستم‌های استنتاج فازی برای ارزیابی توانمندسازهای مدیریت دانش بودهاست. نخست مدل اولیه تحقیق بر‌اساس مطالعه و بررسی ادبیات تحقیق تدوین شد. در مرحله بعدی، این پیش‌مدل در اختیار خبرگان قرار گرفت و پس از اعمال اصلاحات مبتنی بر اجماع نظر خبرگان و تکنیک دلفی فازی، مؤلفه‌ها و شاخص‌های مدل پژوهش نهایی شد. فرهنگ، ساختار، فناوری اطلاعات و رهبری به‌عنوان ابعاد توانمندسازها در نظر گرفته شدند.  سپس برای گردآوری اطلاعات و استخراج قوانین سیستم استنتاج فازی- که مبتنی بر دانش و تجربیات خبرگان است- با آن‌ها مصاحبه شد. با مقادیر به‌دست آمده از سیستم‌های استنتاج فازی طراحی‌شده، بررسی و ارزیابی وضعیت توانمندسازهای مدیریت دانش سازمان مورد‌ نظر امکان‌پذیر خواهد بود. پس از طراحی و اعتبارسنجی سیستم برای اندازه‌گیری شاخص‌ها و توانمندسازهای مدیریت دانش (ورودی‌های سیستم استنتاج فازی) در بانک پاسارگاد، از پرسشنامه استفاده شد. در مورد این بانک، خروجی سیستم نشان‌دهنده آن است که وضعیت توانمندسازهای فرهنگ، ساختار سازمانی و رهبری در سطح متوسط و توانمندساز فناوری اطلاعات در سطح به‌نسبت بالایی قرار دارند.  بر‌اساس این نتایج، وضعیت توانمندسازهای مدیریت دانش در بانک پاسارگاد، متوسط ارزیابی شد. در‌نهایت پیشنهادهاییبرای بهبود وضعیت کنونی بانک ارائه شد. با توجه به مطالعات صورت گرفته در مورد پیشینه تحقیق، استفاده از ابزار قدرتمند سیستم‌های استنتاج فازی برای ارزیابی توانمندسازهای مدیریت دانش و هم چنین ارزیابی توانمندسازهای مدیریت دانش در حوزه بانکی، از نوآوری‌های این پژوهش هستند.

دوره ۲، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۱ )
چکیده

تحقیق حاضر با هدف طراحی مدل پویایی چابکی کسب وکار در شرکت های تولیدی انجام شده است. در ابتدا به مطالعه مبانی نظری مرتبط با موضوع تحقیق پرداخته شد.مجموعه اطلاعات گردآوری شده در این مرحله، برای محقق این امکان را فراهم آورد تا مدل مفهومی تحقیق را تبیین نماید . سپس با استفاده از ابزار مصاحبه با خبرگان ، شاخص های مناسب جهت سنجش متغیرهای موجود در مدل شناسایی گردید .در مرحله بعد پرسشنامه تحقیق طراحی شد .این پرسشنامه حاوی ۱۱۶ سوال در مقیاس هفت گزینه ای لیکرت می باشد و پس از تایید روایی و پایایی ،توسط ۲۵۰ نفر از افرادی که با روش خوشه ای از بین خبرگان صنعت خودرو انتخاب شده بودند،تکمیل گردید.نتایج تحقیق نشان داد نتایج چابکی، قابلیت های چابکی و فرایندهای زنجیره تامین سازمان ها کمتر تحت تاثیر عوامل محیطی هستند و این عوامل بیشتر از توانا سازهای چابکی تاثیر می پذیرند. و محرک های محیطی از طریق تواناسازهای چابکی ، قابلیت های چابکی و فرایندهای زنجیره تامین سازمان را تحت تاثیر قرار می گیرند.و قابلیت های سازمان در شکل گیری نتایج چابکی موثر هستند .سپس براساس مدل نهایی بدست آمده، مدل پویایی چابکی تدوین شد. و اثر تغییرات محرک های محیطی و سیا ستهای مدیران بر نتایج چابکی سازمان مورد ارزیابی قرار گرفت

دوره ۲، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۱ )
چکیده

تحقیق حاضر با هدف طراحی مدل پویایی چابکی کسب وکار در شرکت های تولیدی انجام شده است. در ابتدا به مطالعه مبانی نظری مرتبط با موضوع تحقیق پرداخته شد.مجموعه اطلاعات گردآوری شده در این مرحله، برای محققان این امکان را فراهم آورد تا مدل مفهومی تحقیق را تبیین نماید . سپس با استفاده از ابزار مصاحبه با خبرگان ، شاخص های مناسب جهت سنجش متغیرهای موجود در مدل شناسایی گردید .در مرحله بعد پرسشنامه تحقیق طراحی شد .این پرسشنامه حاوی ۱۱۶ سوال در مقیاس هفت گزینه ای لیکرت می باشد و پس از تایید روایی و پایایی ،توسط ۲۵۰ نفر از افرادی که با روش خوشه ای از بین خبرگان صنعت خودرو انتخاب شده بودند،تکمیل گردید.نتایج تحقیق نشان داد نتایج چابکی، قابلیت های چابکی و فرایندهای زنجیره تامین سازمان ها کمتر تحت تاثیر عوامل محیطی هستند و این عوامل بیشتر از توانا سازهای چابکی تاثیر می پذیرند. و محرک های محیطی از طریق تواناسازهای چابکی ، قابلیت های چابکی و فرایندهای زنجیره تامین سازمان را تحت تاثیر قرار می گیرند.و قابلیت های سازمان در شکل گیری نتایج چابکی موثر هستند .سپس براساس مدل نهایی بدست آمده، مدل پویایی چابکی تدوین شد. و اثر تغییرات محرک های محیطی و سیا ستهای مدیران بر نتایج چابکی سازمان مورد ارزیابی قرار گرفت
محمدجواد مهدوی نژاد، سها مطور،
دوره ۲، شماره ۲ - ( ۷-۱۳۹۱ )
چکیده

نور در باور مردم ایران همواره از جایگاه ویژه‎ای برخوردار بوده‎است و تاکید بر تقدس و اهمیت استفاده از نور روز را باید در باورها و ادیان ایران باستان جستجو کرد، مساله‎ای که بر اهمیت آن در دوران اسلامی افزوده شده‎است. از این‎رو، معماران در گنبد که  پوشانندۀ مهم‎ترین فضای معماری و دهانه‎های وسیع در مساجد، بازارها و غیره بوده‎است، برای ایجاد نورگیر راهکارهایی را ارائه‎ داده‎اند که در این پژوهش مورد تحلیل قرار گرفته‎اند. هدف از این پژوهش، بازشناسی شیوه‎های نورگیری در گنبدهای ایرانی می‎باشد. در این حالت لازم است محل دقیق نورگیری در فرم کلی گنبد با توجه به سازه آن مشخص شود.  برای انجام پژوهش، بر اساس دسته‎بندی چهارگانه ارائه شده، چارچوب نظری ترسیم می‎شود، سپس با کمک روش تحقیق نمونه موردی با استفاده از راهکارهای ترکیبی، گنبدهای نمونه انتخاب شده تجزیه و تحلیل می‎شوند. در این پژوهش میزان توجه معماران ایرانی به هر یک از مکان‎های جایگیری نورگیر در گنبد و همچنین پتانسیل‎های هریک از این چهار حالت جای گیری برای ایجاد نورگیرهای بیشتر در گنبد مشخص می‎شود. با توجه به گستردگی موضوع، مثال‎های شاخصی از فناوری ساخت نورگیر در انواع گنبدهای ایرانی مورد تحلیل قرار گرفته‎ است. براساس مطالعات صورت‎گرفته در یک چشم انداز کلی، گنبدهای ایرانی چهار نوع نورگیری دارند که به ترتیب محل جای‎گیری در سازه گنبد عبارتند از: ۱- راس گنبد، ۲- قسمت منحنی گنبد، ۳- شکرگاه گنبد، ۴- ساقه گنبد. از آنجایی که محدودیت‎های سازه‎ای هر یک از انواع گنبد برای ایجاد نورگیر، بر مکان جای‎گیری آن بسیار موثر است، به تحلیل این محدودیت‎ها در هریک از انواع گنبد پرداخته شده‎است.

دوره ۲، شماره ۲ - ( ۱۰-۱۳۹۹ )
چکیده

تحقیق حاضر در قالب رویکرد اکولوژیک، رابطه منطقه ساحلی با توسعه سازه­های انسانی شهری را تبیین کرده است. منظور از سازه­های انسانی شهری، شهرهای ساحلی، جمعیت شهری ساحلی، شهرهای جهانی و پایتخت ساحلی است. این تحقیق از لحاظ هدف، بنیادی و از حیث ماهیت و روش از نوع تحقیقات توصیفی - تحلیلی است. برای گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه­ای و اسنادی استفاده شده است؛ برای تجزیه و تحلیل داده­های پژوهش از استدلال و تجزیه و تحلیل کیفی داده­ها و روش کمّی (همبستگی) استفاده شده است. یافته­ های تحقیق بیانگر آن است که منطقه ساحلی یکی از عوامل در توسعه سازه­های انسانی شهری است. به منظور ارزیابی بهتر نقش مناطق ساحلی در پراکنش و تراکم جمعیت انسانی، رابطه منطقه کم ارتفاع و هموار ساحلی با جمعیت ساحلی در ۱۵۰ کشور دریایی، ارزیابی کمّی گردید. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نشان می­دهد که ضریب همبستگی متغیر توپوگرافی منطقه ساحلی با پراکنش جمعیت انسانی برابر با ۸۱۲/۰ است (۰۵/­۰ ­< ۰۰۰/۰­ ­مقدار احتمال). نتایج نشان می­دهد که رابطه معنی ­داری بین توپوگرافی منطقه ساحلی با میزان پراکنش جمعیت انسانی در ساحل وجود دارد و مناطق هموار ساحلی از جمعیت انسانی بیشتر برخوردار هستند. در ادامه مقاله، فرصت­ها و تهدیدهای استقرار جمعیت در منطقه ساحلی مورد تحلیل قرار گرفته است.
محمود گلابچی، محمد حبیبی‌سوادکوهی،
دوره ۳، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۲ )
چکیده

موضوع زلزله و آثار ویران‌گر آن، همواره به‌عنوان چالشی بزرگ پیشِ روی جوامع انسانی قرار داشته است. دانشمندان و متخصصانِ عرصه‌ ساخت‌وساز، از سال‌ها پیش، با جهدی جدی در جهت یافتن راه‌حل‌هایی برای کاستن از صدمات وارد بر بناها در اثر لرزش زمین، و کاهش تلفات و خسارات ناشی از آن، تلاش کرده‌اند. در ایران، که بر روی یکی از کمربندهای فعال زلزله‌‌ی دنیا قرار گرفته، و زمین‌لرزه‌های مخربی را تجربه نموده است، معضل مذکور، منتهای اهمیت را دارد. ساختمانی ضدزلزله، تا حد زیادی در فروکاستنِ تلفاتِ جانیِ ناشی از زمین‌لرزه و خساراتِ معیشتی و لطماتِ اجتماعیِ آن، مؤثر و تواناست. مقاوم‌سازی لرزه‌ای ساختمان‌های موجود، از مسائل مبتلابِهِ کشور است. یکی از پیش‌نهادهای مطلوب در راستای بهبود عمل‌کرد لرزه‌ای بناهای حاضر، کاربست کامپوزیت‌هاست. این ساخت‌مایه‌ها، می‌توانند جهت افزایش مقاومت درون‌صفحه‌ای و برون‌صفحه‌ایِ عناصر سازه‌ای، به‌عنوان راه‌کاری کارامد، مورد بهره‌برداری قرار گیرند. به‌علاوه، با استفاده از این مصالح، وزن افزوده بر سازه‌ی‌ اولیه، به‌طور چشم‌گیری کاهش یافته، و این امر، گامی مؤثر جهت بهینه‌سازیِ روش‌های ترمیم و تقویت ساختمان‌های موجود خواهد بود. این نوشتار، در پیِ آن است تا با معرفی ساخت‌مایه‌ای نوین، و بررسی توانش‌هایش، بینشی کمینه را در راستای بهسازی لرزه‌ای ساختمان‌های ضعیف موجود، در اختیارِ متخصصانِ گستره‌ی‌ ساختمان‌سازی نهد، تا گامی در جهت کاهش ویرانی‌های ناشی از زلزله، و در نتیجه، فراهم آوردن شرایط اطمینان‌بخش‌تری برای نسل‌های آینده در کشور، برداشته باشد.

دوره ۳، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۲ )
چکیده

امروزه توانمندسازی به عنوان یکی از ابزارهای سودمند ارتقای کیفی کارکنان و افزایش اثربخشی سازمانی تلقی می‌شود. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر توانمندسازهای مدیریت دانش بر توانمندی کارکنان به‌واسطه متغیر فرآیند مدیریت دانش از دیدگاه مدیران شرکت‌های کوچک و متوسط شرق استان مازندران می‌باشد. جامعه آماری پژوهش، شرکت‌های کوچک و متوسط شرق استان مازندران که دارای سابقه بیش از ۴۲ ماه فعالیت و شامل ۳۰۷ شرکت می‌باشند. در ‌نهایت نتایج روش آماری معادلات ساختاری نشان داد که در شرکت‌های کوچک و متوسط شرق استان مازندران میزان تأثیر مستقیم توانمندسازهای مدیریت دانش بر توانمندی کارکنان و تأثیر غیرمستقیم آن به‌واسطه فرآیند مدیریت دانش معنادار می‌باشد؛ همچنین فرآیند مدیریت دانش بر توانمندی کارکنان و توانمندسازهای مدیریت دانش بر فرآیند مدیریت دانش تأثیر مستقیم و معنادار دارند. نتایج این پژوهش نقش فرآیند مدیریت دانش در اثرگذاری توانمندسازهای مدیریت دانش بر توانمندی کارکنان شرکت‌های کوچک و متوسط را نمایان می‌سازد.            

دوره ۳، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۲ )
چکیده

مقاله حاضر بر اساس قوم‌نگاری تفسیری انجام شده در یک سازمان دولتی («اداره») در تلاش است بخشی از هدف این مطالعه را- که توصیف نحوه ساخت اجتماعی «کارمند ایده‌آل» به‌وسیله گروه‌های مختلف ذینفع (مدیران و کارکنان) در «اداره» به منظور ماندن در اداره و «برخوردار شدن» است- از میان بررسی دو رویداد کلیدی «تغییرات مدیریت» و «تعدیل نیرو» محقق کرده و به رشته تحریر در آورد. بر این اساس نخست ویژگی‌های سازه کارمند ایده‌آل از منظر مدیران جدید بر‌اساس چارچوب اشنایدر و اینگرام و معنابخشی آن‌ها در این قالب به کارکنان خود و تلاش مدیران جدید برای حرکت به سمت تحقق کامل سازه کارمند ایده‌آل آنان بیان می‌شود. سپس بر مبنای فعالیت‌هایی که در فرآیند ساخت اجتماعی واقعیت به‌وسیله کارمندان صورت می‌گیرد، اقدامات کارکنان برای ماندن در اداره، اخراج نشدن و حتی ارتقاء یافتن - بر مبنای تغییر و اصلاح سازه کارمند ایده‌آل مدیر جدید- در قالب مانیفستی برای ماندن در «اداره» تشریح می‌شود.        
کریم مردمی، مهدی سهیلی فرد، مجید آقاعزیزی،
دوره ۵، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۴ )
چکیده

بهره گیری از هندسه در پیمایش همساز میان فرم، ایستایی و تناسبات، ب هعنوان اصلی جاری در تعاملِ سازه و معماری سنتی ایران همواره برقرار بوده است. شناخت رفتار هندسیِ اجزا در مسیر ایجاد اتحادِ ارگانیک میانِ سامانه های کالبد، فضا و زمینه، موجب شک لگیری بازخوردی یکپارچه به عوامل مؤثر در پایایی مجموعه م یگردد. گره های ایرانی بر مبنای ،y و x قیودِ هندسی موجود در ساختار و تناسبات خویش، به عنوان واحدهای مدولار، قابلیت توسعه و گسترش در محورهای با حفظِ همسازی میان ارز شهای بصری و کارایی عملکردی را دارا م یباشند. با توجه به روندِ نظم پذیریِ ساختارِ گره های برای حفظ کارکردِ سه بعدیِ مجموعه سازه ، مسئله ای قابل بحث ،z ایرانی در محورهای اشاره شده، انتقال این نظم در محور است. از این رو، مقاله حاضر نخست به بررسی نحو ه استفاده از پارامترهای مولدِ هندسه گره با استفاده از نرم افزار کدنویسی گرافیکی گر سهاپر پرداخته، سپس با معرفی روش الگوریتم ژنتیک، مجموع ه حاصل از تولید فرم های مختلفِ منتج از هندس ه گره را به عنوان جمعیتی از ژن های قابل تحلیل معرفی می کند. در این راستا، فرایند جانمایی بهین ه تکیه گاه ها، با حفظ کارکردِ سه بعدی میان اجزا، در مسیر دستیابی به هندسه ای کارآمد از فرم گره را پیش می گیرد. بر همین اساس، پس از تحلیل همزمانِ فرم و سازوکارِ متعاقب ساز های ب هوسیله افزونه کارامبا، جمعیت برتر از مجموع ه ژن های معرفی شده، گزینش گردیده و بهین هترین حالت جانمایی تکیه گاه ها، در شرایطی که اجزای سازه دارای تنش حداقل هستند، گزینش م یشود. در ادامه نیز با بررسی عملکردِ حالت بهینه و نمون های منتظم در جانمایی تکیه گاه ها رفتار متعاقب هر دو حالت نسبت به انتقال بار به پی، مورد بررسی قرار م یگیرد. با استناد به نتایج این پژوهش، م یتوان ای نگونه برآورد نمود که سازوکار هندسی در گر ههای ایرانی، با تعریف قیود خاص، موجب کنترل رفتار یکپارچه و کارکردِ چند بعدی میانِ پارامترهای کیفی نظیر هندسه منعطف جهت طراحی سازه های پوششی و پارامترهای کمّی همچون رفتار متناسب با نیروها می گردد. این بازخوردِ همساز میان معماری و سازه در جانمایی بهین ه تکیه گاه ها که به مدد روش الگوریتم ژنتیک حاصل می گردد، کاهش تنش در اجزای سازه و همچنین پایاییِ حدا کثری سازه را همراه با صرفه اقتصادی در مصالح مورد استفاده، در کنار حفظ ارزش های معماری ب هدنبال خواهد داشت.
مجید احمدنژاد کریمی، مازیار آصفی، فرزین حقپرست،
دوره ۶، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۵ )
چکیده

در دهه های اخیر سق فهای باز و بسته شونده به دلیل قابلیت های آن ها در دستیابی به یک معماری انعطاف پذیر و پویا مورد توجه معماران و مهندسان قرار گرفته است. مشارکت انواع ساختما نها از جمله مرا کز ورزشی، استخرها در ایجاد یک معماری پایدار، تطبیق پذیری با شرایط محیطی، کاهش مصرف انرژی، و پاسخگویی مناسب به الزامات عملکردی یک بنا
در جهت آسایش کاربران آن، استفاده از این گونه سقف ها را در فضای معماری افزایش داده است.
ساخت بسیاری از این بناها به دلایل سازه ای و زیباشناسی با انواع فرم های منحنی ساخته می شود. از سوی دیگر، طراحی سقف های باز و بسته شونده بر روی سقف با سطوح و سازه های منحنی به سبب ماهیت ظاهری آن ها نسبت به سطوح مسطح پیچیده تر می باشد. در این مقاله سعی شده است که الگویی از نحوه باز و بسته شدن سقف به همراه مجموعه ای از ساختار سازه ای و مکانیزم مکانیکی مناسب به عنوان استخوان بندی سازه ای و حرکتی که قابلیت استفاده در سطوح منحنی را داشته باشد، ارائه گردد. ایده طرح استفاده از میله های متحرک بر روی سقف با سطوح منحنی و قوسی با دهانه متوسط و حرکت دورانی آن ها می باشد.

دوره ۶، شماره ۷ - ( ۱-۱۳۹۴ )
چکیده

در زبان­های دنیا دو نقش دستوری فاعل و مفعول مستقیم که آن­ها را روابط دستوری نیز می­نامند، در جمله از طریق سه راهکارِ ترتیب واژه­ها، مطابقه و نظام نشانه­گذاری حالت قابل تمایز از یکدیگرند. زبان­های دنیا ممکن است یک یا دو راهکار و گاهی در برخی موارد هر سه راهکار را برای تمایز روابط دستوری به کار گیرند. هدف از پژوهش حاضر تعیین راهکارهای اتخاذ‌شده برای تمایز بین دو نقش دستوری فاعل و مفعول مستقیم در جمله­های دارای فعل گذرا در شوشتری است. به همین منظور داده­های پیکرۀ پژوهش از طریق مصاحبه از گویشوران شوشتری بر‌اساس پرسش‌نامه‌ای حاوی ۶۲ جمله، گردآوری و تحلیل شدند. در گویش شوشتری برای تمایز دو رابطۀ دستوریِ فاعل و مفعول مستقیم از دو راهکار نظام نشانه­گذاری حالت و مطابقه استفاده می­شود. راهکار ترتیب واژه­ها در این گویش بدین منظور کاربردی ندارد. از آنجا که این گویش با زبان فارسی در یک گروه گویشی قرار دارد، تصور می­شود که راهکارهای مشابهی با فارسی به کار گرفته شوند و تحلیل داده­های پیکره نیز صحت این موضوع را تأیید می­کند.
 

دوره ۷، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۸۶ )
چکیده

رقابت پذیری معیاری کلیدی برای ارزیابی درجه موفقیت کشورها، صنایع و بنگاه ها در میدان های رقابتی سیاسی، اقتصادی و تجاری به حساب می آید؛ بدین معنی که هر کشور، صنعت یا بنگاهی که از توان رقابتی بالایی در بازارهای رقابتی برخوردار باشد، می توان گفت که از رقابت پذیری بالاتری برخوردار می باشد. در تحقیقات مختلف رقابت پذیری در سه سطح ملی (کشوری)، صنعت و بنگاه (سازمان/شرکت) مورد توجه قرار گرفته است که در این میان سطح بنگاه بیشتر از دو سطح دیگر مورد بررسی واقع شده است. در این مقاله نیز با عنایت به نقش کلیدی بنگاه ها در توسعه اقتصادی کشور، ضمن بررسی کلی رقابت پذیری در سطوح ملی و صنعت، به بررسی عمقی آن در سطح بنگاه پرداخته شده است. در این مطالعه به منظور شناسایی دقیق مولفه‌های رقابت‌پذیری بنگاه ها رویکردی دو بعدی در نظر گرفته شده است. در یک بعد سازه رقابت‌پذیری بنگاه مد نظر قرار گرفته و مولفه‌ها به تشکیل‌دهنده و تاثیرگذار تقسیم شده اند. در بعد دیگر رفتار بنگاه در راستای رقابت‌پذیری در نظر گرفته شده و مولفه‌ها در دو دسته راهبردی و عملیاتی مورد توجه قرار گرفته اند. ابتدا با بررسی پیشینه موجود، مولفه‌های رقابت‌پذیری بنگاه شناسایی، تلخیص، تلفیق و تکمیل گردید. در مجموع ۲۸ مولفه ({۱۶ مولفه تشکیل‌دهنده و ۱۲ مولفه تاثیرگذار} و {۱۵ مولفه راهبردی و ۱۳ مولفه عملیاتی}) مبنای طراحی سوالات پرسشنامه قرار گرفت. با استفاده از داده های حاصل از پرسشنامه، اهمیت و وضعیت مولفه‌های رقابت‌پذیری بنگاه در فضای کسب و کار ایران از نظر خبرگان مشخص و در چارچوب مطالعه مورد تجزیه و تحلیل گردید تا اولویت و وضعیت فعلی هر یک از مولفه‌ها در فضای کسب و کار ایران مشخص گردد. نتایج بدست آمده حاکی از آن است که از نظر خبرگان کلیه مولفه‌های رقابت‌پذیری بنگاه در فضای کسب و کار ایران مورد تائید بوده، و اکثر این مولفه‌ها از اهمیت زیاد و وضعیت نامساعدی برخوردار می باشند. رتبه بندی مولفه‌های تشکیل‌دهنده و تاثیرگذار و راهبردی و عملیاتی مشخص گردیده و بر این اساس پیشنهادات کاربردی و علمی ارائه گردیده است.

دوره ۷، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۴ )
چکیده

هدف از تحقیق پیش‌رو، توصیف و طبقه‌بندی موقعیت‌های مختلفی است که سازهای رزمی در تاریخ ایرانِ پس از اسلام کاربرد داشتند. با مطالعۀ اسناد تاریخی، موسیقایی و تصویری می‌توان دریافت کاربرد سازهای رزمی در تاریخ اجتماعی ایران، تنها در موقعیت جنگ نبود، بلکه در موقعیت‌های دیگری که نیاز به صدای قوی و بُرد صدای بالا نیاز بود نیز به‌کار می‌رفتند. امروزه، کاربرد سازهای رزمی در موقعیت‌های مختلف به فراموشی گراییده و با نظر به اینکه مهم‌ترین دلیل منسوخ شدن این سازها، زوال‌یافتن موقعیت‌های کاربردی آن‌هاست، مطالعۀ موقعیت‌های خاصی که این سازها کاربرد داشتند، شایان توجه است.  موقعیت‌های کاربردی سازهای رزمی در طول تاریخ ایران را می‌توان چنین دسته‌بندی کرد: جنگ، خبررسانی، قدرت‌نمایی، شکار، سفر، نمایش‌ حیوانات، و مسابقات ورزشی و عزاداری. دراین میان، مهم‌ترین موقعیت‌های کاربردی این سازها عبارت بودند از جنگ، خبررسانی و قدرت‌نمایی که به‌نظر می‌رسد اجرای موسیقی رزمی در این موقعیت‌ها، نقشی حیاتی داشته است. نقش اجرای سازهای رزمی در دیگر موقعیت‌های یادشده مانند شکار، سفر و نمایش‌های عمومی، اهمیت کمتری دارد؛ زیرا چنین موقعیت‌هایی کمتر اهمیت سیاسی داشته و دربرخی موارد، موقعیت‌هایی کاملاً مردمی محسوب می‌شده‌اند. روش تحقیق در مقالۀ پیش‌رو، تحلیلی‌ـ توصیفی و شیوۀ گردآوری اطلاعات، کتاب‌خانه‌ای است.  

دوره ۹، شماره ۱ - ( ۹-۱۳۸۸ )
چکیده

چکیده- ساختار پانل‌های لانه زنبوری متشکل از سلول‌های شش‌ضلعی میان تهی است که دیوار آنها به‌خلاف سایر پانل‌های ساندویچی، عمود بر صفحات پوسته قرار می‌گیرد و طراحی آنها اغلب بر مبنای وزن کمینه انجام می‌شود. در این مقاله، ابعاد هسته لانه زنبوری به‌گونه‌ای محاسبه شده تا کمترین وزن را داشته باشد. بهینه‌سازی وزن نسبت به بارگذاری از دو روش تحلیلی و عددی انجام شده است. بهینه‌سازی عددی به‌ روش برنامه‌ریزی درجه دوم متوالی انجام شده است. پارامترهای هندسی و وزن بهینه برای دو مقطع شش‌ضلعی و چهارضلعی محاسبه و وزن بهینه ناشی از آنها مقایسه شده است.

دوره ۹، شماره ۵ - ( ۹-۱۳۹۷ )
چکیده

بر اساس نظریۀ کنشی ترتیب واژگانی۱ و اصول بهره‌وری۲ در دستور (Hawkins, ۱۹۹۴, ۲۰۰۴)، چیدمان سازه‌ها‌ی زبانی متأثر از راندمان پردازشی است. به بیان شفاف‌تر، سازه‌ها به­نحوی مرتب می‌شوند که پردازش زبانی را تسهیل کنند. این پژوهش با بهره‌گیری از تکلیف برخط خوانش جمله، با هدف بررسی نقش وزن دستوری در عملکرد حرکت سازه‌ها به جایگاه پسافعلی و تحلیل سطح پردازشی جملات در صورت‌بندی‌های متناظر شکل‌ گرفت. تکلیف پیش‌گفته به‌عنوان الگویی مناسب برای تحلیل سطح پردازشی ساخت‌های نحوی، در محیط نرم‌افزار Open‌Sesame طراحی‌ شد. دو مجموعۀ ۲۴ جمله‌ای در سه ‌سطح وزنی (سبک، متوسط و سنگین) و دو سطح ساختاری (سازه‌ در جایگاه بی‌نشان پیش‌فعلی و پسافعلی) برای ۴۰ آزمودنی فارسی‌زبان دارای تحصیلات دانشگاهی (سنین ۱۸ تا ۴۰ سال) ـ که ‌به‌شیوۀ تصادفی انتخاب ‌شدند ـ ارائه‌ شد. مجموعۀ نخست شامل جملات دارای بند موصولی و مجموعۀ دوم جملات حاوی سازۀ پسایند‌شده و جملۀ متناظر غیرمقلوب بود. پس از هر جمله، یک پرسش بلی/ خیر مطرح ‌شد. داده‌ها با نرم‌افزار SPSS و آزمون تحلیل واریانس تحلیل ‌شد. در وزن دستوری سبک، وقتی سازۀ مورد مطالعه در جایگاه بی‌نشان قرار‌ دارد، سرعت زمان خوانش به­نسبت جملات متناظر پسافعلی بیشتر است، حال آنکه این الگو با افزایش وزن دستوری برعکس می‌شود؛ به بیان دیگر، در وزن دستوری متوسط، حرکت پسافعلی سازه‌ها، به کاهش میانگین خوانش جمله‌ منجر می‌شود. این کاهش به‌مراتب در حالت سنگین معنادارتر است. ترتیب سازه‌ها و گشتار حرکت نسبت به وزن دستوری سازه‌‌ها حساس است؛ درنتیجه، گرایش سنگینی پایانی در زبان فارسی در رابطه با ساخت‌های ‌پیش‌گفته با انگیزش افزایش راندمان پردازشی تأیید‌ می‌شود.
 
 

دوره ۱۰، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۸۹ )
چکیده

چکیده- در این مقاله همگنسازی خطی در سازههای بنایی با پیکربندی متناوب مطالعه شده است. بدین ترتیب که المان پایه بهعنوان کوچکترین جزء تکرار شونده با ریزمدلسازی ملات و واحد بنایی و تخصیص خواص ارتجاعی و خطی به آن دو، با المانی همگن و ارتوتروپ معادل سازی میشود. پارامترهای ارتوتروپ به دو روش المان محدود و روش تقریبی انرژی (با حل بسته) تعیین شده و نیز در روش المان محدود با تعریف ماتریس انتقال، تنش همگن به تنشهای ناهمگن المان پایه انتقال می یابد و در مقایسه با مدل ناهمگن دقت این دو فرایند به اثبات میرسد. همچنین با تهیه یک برنامه المان محدود، منحنیهای تسلیم المان همگن معادل با فرض رفتار خطی– شکننده و معیارهای تسلیم مناسب برای ملات و واحد بنایی، ارائه و مطالعه می شود. شباهت رفتار کلی این منحنیهای تسلیم با منحنیهای تسلیم آزمایشگاهی قابل توجه است.

صفحه ۱ از ۱۰