جستجو در مقالات منتشر شده


۳ نتیجه برای فضای عمومی شهری


دوره ۴، شماره ۱ - ( ۲-۱۴۰۲ )
چکیده

اهداف: نگاه به مطالعات سنجش کیفیت فضای عمومی در ایران و ادبیات جهانی نشان از گونه ای یکسان سازی در استفاده از معیارهای سنجش کیفیت دارد. در حالیکه مفهوم کیفیت فضای عمومی متناسب با گونه فضا و همچنین بستر سیاسی-اقتصادی-اجتماعی شکل گیری و تحول فضای عمومی می تواند فهم و درکی متفاوت فراهم آورد. به نظر می آید در سنجش کیفیت فضای عمومی بیشتر تمرکز بر روشهای کمی و آماری بوده و فهم ماهیت فضا در سنجش کیفیت نقش پر رنگی نداشته است. این پژوهش مسیری جدید در روش سنجش کیفیت فضای عمومی مبتنی بر ترکیب روش های کیفی و کمی ارائه می دهد.
روش‌ها: جهت اعتبارسنجی فرایند پیشنهادی، میدان هفت حوض به عنوان مورد مطالعه پژوهش انتخاب شده است. از ترکیب روش های تحلیل محتوا، تفسیری-تاریخی، مصاحبه عمیق و تدوین خاطرات شفاهی، رفتارشناسی و تحلیل همبستگی در این پژوهش استفاده شده است.
یافته ها: این پژوهش روش شناسی جدیدی مبتنی بر هفت گام شناسایی معیارهای ارزیابی کیفیت فضای عمومی مبتنی بر ادبیات جهانی، شناسایی معیارهای ارزیابی کیفیت آزمون شده در مطالعات مبتنی بر تجربه ایرانی فضاهای عمومی، تجمیع معیارهای گام اول و دوم و اعتبارسنجی امکان ارزیابی معیارهای انتخاب شده در فضای عمومی مورد مطالعه مبتنی بر بازدید میدانی، مطالعه تفسیری-تاریخی تحول فرم فضای عمومی در دوره های مختلف تاریخی، انجام مطالعات رفتاری مبتنی بر روش یان گل، انجام مصاحبه عمیق با کاربران دارای سابقه استفاده طولانی از فضا جهت استخراج خاطرات شفاهی و شناسایی مهمترین معیارهای کیفیت فضا در طول زمان و تحلیل کمی همبستگی های معیارهای کیفیت را ارائه می دهد.
نتیجه‌گیری: ارائه یک روش شناسی جامع در ارزیابی کیفیت فضاهای عمومی شهری مهم ترین نتیجه این پژوهش است.
اکرم حسینی، اکرم محمدزاده،
دوره ۴، شماره ۳ - ( ۸-۱۳۹۳ )
چکیده

در ده ههای اخیر توسعۀ عمودی شهرها ناشی از محدودیت زمین شهری و به تبع آن کمبود فضاهای باز و سبز کافی در شهرها در کنار تغییرات حاصل شده در ساختار اجتماعی کشور سبب توجه برنامه ریزان و طراحان شهری به تأمین فضای سبز و فضای عمومی مورد نیاز شهرها گردید. به عنوان را هحلی شتاب زده، الگوی پار کهای غربی با تصور پاسخگویی به هر سه نیاز، به عنوان الگوی غالب طراحی فضاهای سبز عمومی شهری مورد استفاده قرار گرفت. در این شتاب، باغ ایرانی که همواره در طول تاریخ ایران به عنوان الگوی رایج منظرسازی مورد استفاده قرار می گرفته و پژوهش های بسیاری در ابعاد گوناگون زیبایی شناختی، روان شناسی، معنایی و پایداری آن ها انجام گردیده است، زیر سایۀ پار کهای غربی قرار گرفت. تحقیق پیش رو با هدف پاسخگویی به این سؤال مطرح می شود که چگونه می توان از الگوی باغ ایرانی به جای پارک های غربی جهت تأمین فضاهای سبز عمومی شهری استفاده نمود؟ این هدف با بررسی ویژگ یها و معیارهای فضاهای عمومی و مقایسۀ تطبیقی آ نها با خصوصیات کالبدی و فعالیتی باغ ایرانی محقق خواهد شد. تحقیق در گام نخست به شیوۀ تحلیلی به بررسی میزان پاسخگویی الگوی پارک های غربی به شرایط اجتماعی، اقتصادی و اقلیمی ایران خواهد پرداخت. سپس ب هدلیل نیاز به بررسی علمی قابلیت کاربست ویژگ یهای فضاهای شهری در باغ ایرانی از تکنیک فرآیند تحلیل سلسله مراتبی ) AHP ( استفاده خواهد شد. نتیجه آنکه الگوی باغ ایرانی، با پذیرش تغییرات کالبدی و فعالی تهای اجتماعی متناسب آن، می تواند جایگزین مناسبی برای پار کهای غربی به عنوان فضای سبز عمومی شهری باشد تا از این طریق هم به اهداف فضاهای عمومی شهری پاسخ داده شود و هم با اعطای کارکرد و فعالیت مجدد به الگوی باغ های ایرانی گامی درخور جهت معاصرسازی و احیای آن برداشته شود.

دوره ۵، شماره ۴ - ( ۹-۱۴۰۳ )
چکیده

مترو علاوه بر تأمین حمل‌ونقل عمومی، زمینۀ ارتباط شهروندان را با یکدیگر و محیط شهری برقرار می‌کند. ازاین‌رو توجه به مسئلۀ تعاملات اجتماعی و تمهیدات فضا برای تبدیل به مکان‌های شهری حائز اهمیت است.
هدف از انجام این پژوهش، دستیابی به ساختاری در برقراری کیفیت زیست در فضاهای زیرزمینی است که دارای بیانی جامع از مکان‌سازی باشد.
روش‌شناسی پژوهش در این تحقیق، مبتنی بر جمع‌آوری و تحلیل داده‌های متنی و اسنادی و به عبارتی مبتنی بر روش تحقیق کیفی است؛ این جستار نظری متأثر از پارادایم‌های تفسیری، به دنبال تقویت فهم انتقادی از فرایندهای تولید و مصرف در قالب فضای عمومی شهری است.
یافته‌ها نشانگر آن است که فضاهای زیرزمینی شهری برای ایفای نقش به‌عنوان فضاهای شهری بایستی مجموعه کیفیت‌های منحصربه‌فردی را در ساختاری متناسب با نیاز شهروندان ارائه کنند؛ چراکه کیفیت‌های فضای شهری زیرزمینی علاوه بر محدودۀ مشخص فضای شهری، حدودی فراتر را در برمی‌گیرد. این فضاهای شهری را می‌توان در گونه‌های فضای زیست‌شده، فضای ادراک‌شده و فضای پنداشته‌شدۀ شهروندان موردبررسی قرار داد.
در نتیجه‌گیری باید گفت در جهت نیل به نوعی مکان‌سازی، مؤلفه‌های زندگی روزمره شامل کردار فضایی، بازنمایی فضا و فضای بازنمایی در تطابق با کیفیت‌های فضاهای شهری زیرزمینی همچون کیفیت‌های درون فضا، کیفیت‌های میان فضا و کیفیت‌های برون فضایی (خوانایی، همه‌شمولی، سرزندگی، دسترسی‌پذیری، اعتدال، ارائۀ تنوعی از خدمات و امکانات)، بر شکل‌دهی به منظر زندگی روزمرۀ شهروندان اثرگذار هستند و شناسایی این کیفیت‌ها و کنش متقابل زندگی روزمرۀ شهروندان و فضای شهری، می‌تواند منجر به آفرینش مکان و فرایند مکان‌سازی شود
.


صفحه ۱ از ۱