جستجو در مقالات منتشر شده
۵ نتیجه برای چیدمان فضا
دوره ۳، شماره ۳ - ( ۷-۱۴۰۱ )
چکیده
اهداف: بافت تاریخی شهرها نقش بسزایی در شناخت پیچیدگیها و ساختار یک شهر دارند که میتواند منجر به شناخت و ادراک افراد شود. بازارهای سنتی نیز بهعنوان مهمترین عنصر تاریخی شهرها محسوب میشوند که علیرغم مطالعاتی که الگویی برای سنجش و ارزیابی ادراک فضایی در بافت بازار ارائه میدهد، این پژوهش به بررسی ادراکات از بازار سنتی تهران با تطبیق شاخصهای چیدمان فضا و نقشههای شناختی پرداخته است.
ابزار و روشها: در این پژوهش از روش تلفیقی که ترکیبی از دادههای کمی و کیفی و تجزیه و تحلیل آنها میباشد، استفاده شده است. در این راستا ابتدا نقشه بازار تهران در نرمافزار چیدمان فضا بازخوانی و شاخصهای نقشه محوری با کروکیهای ترسیم شده توسط جامعه آماری شامل کسبه، خریداران یا رهگذران، تطبیق و تحلیل شده است.
یافتهها: نظریه چیدمان فضا بهتنهایی نمیتواند ابعاد مختلف عینی و ذهنی محیط را برای ما روشن سازد، زیرا این نظریه فقط به ابعاد عینی ناظر میپردازد، لذا برای درک ویژگیهای شناختی فضا که متأثر از نوع و نحوه ادراک افراد هست، نیاز به استفاده از نقشههای شناختی برمبنای حضور افراد و تمرکز بر کاربران (اینجا بازار بزرگ تهران) که به شناخت و تجربه محیط میپردازند، است.
نتیجهگیری: نتایج پژوهش حاکی از آن است که فاکتورهای متعدد عینی و ذهنی در کنار هم و گاه با اولویتبندیهایی نسبت به یکدیگر، در تشخیص راهیابی صحیح فضا مؤثر هستند.
سعیدرضا سیادتان، محمدرضا پورجعفر،
دوره ۴، شماره ۳ - ( ۸-۱۳۹۳ )
چکیده
در پژوهش حاضر طی بررسی روش چیدمان فضا در نمونه های موردی «خانه رسولیان یزد و خانه ای در ماسوله ،» به بررسی برخی از اشکالات وارد شده به این روش، کارایی روش چیدمان فضا ۱ در معماری ایرانی-اسلامی و چگونگی تأثیر سازمان فضایی با میزان خصوصی بودن فضا پرداخته شده است. در این پژوهش از راهبرد ترکیبی در تحلیل نمونه های موردی استفاده شده است. بدین ترتیب روش های توصیفی، تحلیلی، استدلال منطقی و در نهایت همبستگی مورد استفاده قرار گرفته است. موضوع پژوهش با مشاهده، مطالعات کتابخانه ای و شبیه سازی به وسیله نرم افزار تخصصی چیدمان فضا و نرم افزار آماری، مورد بررسی قرار گرفته است همچنین، برای تحلیل داده ها با در نظر گرفتن ارزش های «هم پیوندی »۲ به عنوان متغیر مستقل )پیش بین( و درجۀ خصوصی بودن فضا به عنوان متغیر وابسته، از مدل رگرسیون لجستیک استفاده شده است. برای بررسی معنادار بودن متغیرهای وارد شده در معادله رگرسیون از آزمون والد بهره گرفته شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد ارزش هم پیوندی فضاها بر درجۀ خصوصی بودن فضا در سطح خطای ۱ درصد معنادار است به همین ترتیب فضاهایی که دارای بیشترین میزان عمق و کمترین میزان هم پیوندی هستند به عنوان عرصه خصوصی در خانه عمل می کنند و به علاوه، لایه های سازمان فضایی شامل توانایی های بالقوه در تشخیص درجۀ خصوصی بودن فضا است. همچنین مشخص گردید که پیشنهاد تفکیک بخشی از گراف توجیهی ۳ علاوه بر اینکه باعث از بین رفتن امکانِ بررسی بسیاری از تحلیل ها است، باعث آسیب دیدن گراف به مثابه یک کل است. از این رو، پیشنهاد می شود در بررسی های مربوط به معماری ایرانی-اسلامی با استفاده از روش چیدمان فضا، از جداکردن بخشی از گراف توجیهی با استدلال وجود دو سناریوی حیطۀ اندورنی و بیرونی خودداری گردد. در عوض باید حیطه های اندرونی و بیرونی را در ارتباط با ارزش های «هم پیوندی « ،» ارتباط »۴ و عملکرد مورد توجه قرار داد.
حمیدرضا عظمتی، زینت امینی فر، سمیه پورباقر،
دوره ۶، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۵ )
چکیده
بهر هگیری از الگوهای معماری مدارس اسامی در راستای ارائه ی راهکارهایی برای طراحی کالبد محیط مدارس جدید، مبتنی بر ارتقاء یادگیری کاربران، هدف اصلی این پژوهش است. مدارس به عنوان مه مترین فضاهای تربیتکننده ی نیروی انسانی، نقش به سزایی در افزایش یادگیری افراد جامعه ایفا میکند. ازای نرو طراحی محیط هایی مناسب در راستای تکامل هم هجانبه ی دانش آموزان، یک ضرورت است. مطالعه و بررسی معماری مدارس اسامی به شناخت معیارهای کالبدی مؤثر بر طراحی مدارس مطلوب کمک خواهد کرد. تحقیق حاضر به بررسی عوامل تعیینکننده ی چیدمان فضایی در مدارس دوران اسامی و نمود و مصدا قهای آن در مدارس جدید، با رویکرد بهبود یادگیری م یپردازد. روش تحقیق صورت تحلیلی و پیمایشی انجام شده است. جامعه ی آماری موردبررسی شامل تمامی هنرآموزان کمی - کیفی بوده و به در شهرستان زاهدان مشغول به فعالیت بود هاند. در این تحقیق از روش - و دبیرانی است که در سال تحصیلی ۱۳۹۴ نمون هگیری خوشه ای چندمرحله ای استفاده شده ؛ و حجم نمونه ۳۱۰ نفر بوده است. پژوهشگران با مطالعات کتابخانه ای و بررسی نمونه های مدارس دوره ی اسامی در ایران متغیرهای تأثیرگذار را استخراج نموده اند. در گام بعدی متغیرهای ب هدست آمده در پرسشنام ههای ساخت هشده، موردسنجش قرارگرفت هاند و پس از تعیین روایی و پایایی پرسشنامه از آن تحلی لشد هاند. نتایج حاصل SPSS برای سنجش دیدگاه حجم نمونه استفاد هشده است. داده های حاصل در نر مافزار بیانگر بیانگر تاثیر مثبت معیارهای چیدمان فضایی محیط مدرسه بر یادگیری کاربران است. این معیارها شامل نحوه ی گردش در فضا، انعطاف پذیری، سرانه ی فضای باز و مسقف، ارتباط فضای درون با بیرون، مبلمان و عرصه بندی است. درنهایت ؛ یافته های تحقیق ب ه صورت اصول طراحی محیط مدارس جدید در جهت افزایش یادگیری کاربران تدوین و تبیین شده است.
فرزانه صادقی، محمد لطیفی،
دوره ۱۳، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۴۰۲ )
چکیده
اهداف: هدف از پژوهش حاضر تجزیه و تحلیل پیکرهبندی و سازماندهی فضایی در پلان مدارس تاریخی معماری اسلامی و ایرانی و مقایسه آن با مدارس جدید در شاخصهای همپیوندی، عمق (نفوذ فضایی)، ارتباط و دسترسی است.
روش ها: روش پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی با راهبرد استدلال منطقی است که در آن روش تحقیق شبیهسازی با کمک نرمافزار دپسمپ به کار گرفته شده است. به همین منظور مدارس چهارباغ، صدر بازار و صدر خواجو به عنوان بناهای تاریخی آموزشی با چینش و یکپارچگی زیاد و پیکرهبندی یکسان و مدارس سعدی و ستاره صبح با سازماندهی خطی به عنوان بناهای معاصر آموزشی انتخاب گردیده است.
یافته ها: در مدارس چهارباغ، صدر خواجو و صدر بازار، بیشترین نفوذ فضایی را دارند. عامل تفاوت در این مدارس نزدیک به یک میباشد که نشان از یکپارچگی فضایی زیاد و پیکرهبندی یکسان دارد.همچنین میتوان به ارتباط فضای باز و آموزشی اشاره کرد. حیاط، بیشترین دسترسی را دارد و قلب ارتباطی پیکرهبندی است. بعد از آن ایوانها و حجرهها از کمترین میزان دسترسی برخوردارند. در مدارس معاصر همپیوندی کمتر از مدارس سنتی است.بیشترین نفوذ فضایی در این مدارس؛ در ترکیب فضاهای ورودی، راهرو و کلاس دیده میشود.
نتیجه گیری: تحلیل سیر تاریخی مدارس از گذشته تا حال نشان دهنده تغییر عامل تفاوت و فاصله گرفتن از عدد یک میباشد که بیانگر تغییر در سازماندهی، کاهش یکپارچگی فضایی و پیکرهبندی غیریکسان میشود.
سید علی اکبر صدری، محمد هادی کابلی، میترا میرزارضایی، محمدرضا سلیمانی،
دوره ۱۵، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۴ )
چکیده
اهداف: شکل زایی چیدمان فضای معماری، یکی از اولین و طولانی ترین مراحل در فرآیند طراحی معماری است، هدف از این پژوهش، ارائه الگوی نوین شکلزایی مدارک معماری و به طور خاص تولید پلان مسکونی، با استفاده از مدل دیفیوژن پنهان است که برخلاف نمونه های موجود قابلیت اعمال محدودیت های ورودی متنوع را فراهم می کند.
روش ها: رویکرد محاسباتی این الگو یک شبکه دیفیوژن پنهان شامل سه شبکه عصبی شبکه پیچشی، کاهشدهنده نویز(UNET) ، شبکه رمزگذار خارجی(VAE) ، شبکه رمزگذار محدودیتها(Clip) است. برای آموزش این مدل، از یک مکانیزم تنظیم دقیق استفاده شده است. روش انجام این پژوهش از منظر اجرا مبتنی الگوریتم نویسی، با استفاده از زبان برنامه نویسی پایتون است.
یافته ها: ارزیابیهای پژوهشگران، براساس معیارهای پی.سی.ای، اس.وی.ام، خوانش نمونه های تولید شده و مقایسه عملکرد مدل با مدل های مبتنی برداده موجود نشان میدهد که گردش کار و الگوی پیشنهادی این پژوهش پیشرفت قابلتوجهی در زمینه تولید پلانهای طبقه نسبت به روشهای مبتنی برداده فعلی نمایان کرده است. رویکردی که در آن معمار می تواند نقش فعالی در روند تولید ایفا کند.
نتیجه گیری: الگوی ارائه شده در این پژوهش می تواند، فرآیند کاری معماران را تسهیل کند و موجب آزادی عمل معماران و بروز خلاقیت بیشتر در طراحی پلانهای طبقه شود. مسأله مهم، توجه به نقش مهمی است که معمار میتواند برای ارائه فضاهای اجتماعی، منصفانه و محیطی مسئولیتپذیرتر ایفا کند. چنین رویکردهایی میتواند منجر به ایجاد نقشهای جدید و معاصر برای معماران در فرآیند شکل زایی پروژههای معماری شود.