دوره 3، شماره 1 - ( 1392 )                   جلد 3 شماره 1 صفحات 78-67 | برگشت به فهرست نسخه ها

XML English Abstract Print


عضو هیات علمی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش، تهران، ایران.
چکیده:   (9380 مشاهده)
آموزش معماری یکی از مهمترین آموزش­ها در دوره متوسطه آموزش عمومی است. مطالعات صورت گرفته مبین آن است که رابطه معناداری میان آموزش هنر و ارتقای سطح خلاقیت دانش آموزان دوره متوسطه وجود دارد. حال مساله کلیدی در این مقاله آن است که آیا می توان این رابطه را میان آموزش معماری و ارتقای سطح خلاقیت دانش آموزان دوره متوسطه قائل شد یا خیر؟ ابزار پژوهش بر اساس مدل نظری تفکر واگرا بر اساس چهار خرده­ابزار کلیدی آن ساخته شده که عبارتند از: 1- اصالت یا ابتکار 2- سیالی 3- انعطاف‎پذیری 4- بسط. پژوهش با انتخاب دو نمونه، یعنی یکی از هنرستان­های فنی و یکی از هنرستان­هایی که در آن آموزش معماری صورت می­پذیرد، مطالعه را پیش می برد و نتایج مورد انتظار پژوهش را استخراج می­کند. دستاوردهای کمی و کیفی پژوهش نشان‎دهنده آن است که آموزش معماری بر میزان خلاقیت و پیشرفت تحصیلی دانش‎آموزان دوره متوسطه تحصیلی تاثیر قابل توجهی دارد. مولفه‎های انعطاف‎پذیری، ابتکار، بسط و در نهایت سیالیت به ترتیب از اهمیت بسیار زیاد در این میان برخوردارند و این مقادیر در نمونه شاهد، در مقایسه با مورد، تغییر قابل توجهی را نشان می­دهد.
متن کامل [PDF 930 kb]   (2887 دریافت)    
نوع مقاله: مقاله ی تحلیلی | موضوع مقاله: معماری
دریافت: 1391/12/14 | پذیرش: 1392/3/18 | انتشار: 1392/6/30

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.