عضو هیات علمی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش، تهران، ایران.
چکیده: (9837 مشاهده)
آموزش معماری یکی از مهمترین آموزشها در دوره متوسطه آموزش عمومی است. مطالعات صورت گرفته مبین آن است که رابطه معناداری میان آموزش هنر و ارتقای سطح خلاقیت دانش آموزان دوره متوسطه وجود دارد. حال مساله کلیدی در این مقاله آن است که آیا می توان این رابطه را میان آموزش معماری و ارتقای سطح خلاقیت دانش آموزان دوره متوسطه قائل شد یا خیر؟ ابزار پژوهش بر اساس مدل نظری تفکر واگرا بر اساس چهار خردهابزار کلیدی آن ساخته شده که عبارتند از: 1- اصالت یا ابتکار 2- سیالی 3- انعطافپذیری 4- بسط. پژوهش با انتخاب دو نمونه، یعنی یکی از هنرستانهای فنی و یکی از هنرستانهایی که در آن آموزش معماری صورت میپذیرد، مطالعه را پیش می برد و نتایج مورد انتظار پژوهش را استخراج میکند. دستاوردهای کمی و کیفی پژوهش نشاندهنده آن است که آموزش معماری بر میزان خلاقیت و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان دوره متوسطه تحصیلی تاثیر قابل توجهی دارد. مولفههای انعطافپذیری، ابتکار، بسط و در نهایت سیالیت به ترتیب از اهمیت بسیار زیاد در این میان برخوردارند و این مقادیر در نمونه شاهد، در مقایسه با مورد، تغییر قابل توجهی را نشان میدهد.
نوع مقاله:
مقاله ی تحلیلی |
موضوع مقاله:
معماری دریافت: 1391/12/14 | پذیرش: 1392/3/18 | انتشار: 1392/6/30